سوني ساتپاتي-سينگ به تازگي يك وب سايت جديد جسورانه به نام Sketchy Desi راه اندازي كرده است كه شامل كميك هاي سبك پاپ روشن است كه از تجربه آمريكاي جنوبي آسيا تجليل مي كند. او آن را به عنوان "ولنتين عجيب و غريب خود به تجربه نسل دوم پيمايش دو فرهنگ توصيف مي كند.Satpathy-Singh پس از سالها كار به عنوان يك برنامه نويس حرفه اي ، آزمايش كننده و نويسنده در نيويورك سيتي ، مي خواست دسترسي خلاقانه خود را گسترش دهد. او شروع به ترسيم داستان هاي خود از خاله هاي انگشت پا و آمريكايي هاي جنوبي آسيايي به شكل طنز كرد. با طنز, تكه, و بازيگران مهيج شخصيت هايي كه از Fair و Lovely استفاده نمي كنند (زيرا آنها "تاريك و افسانه" هستند, به گفته هنرمند) Sathpathy-Singh به نااميدي هاي روزمره آمريكايي Desi مي پردازد: برخورد با خاله هاي دلپذير (از نو) چرا هنوز كسي ازدواج نكرده است, ترجيحات رنگ پوست, فشار والدين اقليت مدل, و چگونه مي توان ساري را بدون خاله در معرض ديد قرار داد. بين نقاشي و ايجاد خط "MIRCHandise","Satpathy-Singh در مورد خانواده اش با NBC آسيا آمريكا صحبت كرد, كارش, و چه چيز بعدي. Soni Satpathy-Singh تجربه آمريكاي جنوبي آسيا را با Sketchy DesiCourtesy of Sketchy DesiT تجربه مي كند - معمول (يا نه خيلي معمول) چيزهاي biodata. گرچه من خودم را يك نيويوركر سخت مرده مي دانم, من در واقع در نشويل متولد و پرورش يافته ام, تنسي. من در يك خانواده سنتي اوديا-هندو در كمربند كتاب مقدس بزرگ شدم. اوقات سرگرم كننده! ما سهم منصفانه خود را از نژادپرستي در آنجا ملاقات كرديم ، كه باعث شد من زود ياد بگيرم كه طنز قدرت انتشار جهل را دارد و همزمان به من كمك مي كند احساس راحتي بيشتري در پوست خود داشته باشم. من مي گويم همه * اين * به عنوان علوفه و مواد براي Sketchy Desi خدمت كرده است ، اگرچه اين رويكرد به زندگي - اصلاح هويت با طنز - با نحوه بزرگ شدن من مغايرت داشت. دختران خوب هندي خيلي بلند يا زياد نمي خندند. . اين دور از سالهاي سازنده من بود ، خوب ، اكنون! تا به امروز ، من نمي فهمم بزرگان من نگران چه چيزي بودند
اگر يك دختر به طور كامل ميخندد, اتفاق ميافتد. با تشنج به ذرات ريز, كوچك و نامنظم? شكم خيلي زياد ميخندد نمي دونم. راه من براي خنديدن با صداي بلند, بي شرمانه, و نه چندان ساده, يك شوخي بزرگ و چاق است كه ما با هم در آن زندگي ميكنيم, اما به ندرت ميتوان آن را مشاهده كرد. اين تنها به عنوان يك بزرگسال است كه ياد گرفتهام چگونه راحت باشم و حتي با " abcd " (متولد آمريكا) سرگرم باشم. زماني را به ياد ميآورم كه وقتي " abcd " را " abcd " ميخواندند و آن را به عنوان يك ضربه بيضرر يا عاطفه ناديده ميگرفتم صداي آنها را ميشنيدم. با اين حال هميشه اين طور احساس گناه ميكرد - نه خيلي تحقيرآميز, اما مطمئناً قابل تحسيني نبود. بهترين حالت او بود. من از اين برچسب متنفر بودم. به نظر ميرسيد كه من هم نژادي هستم و هم " ديگري " آمريكايي بودن در تنسي. با اين حال, زماني كه براي ديدن خانوادهام در چين, هند به عقب سفر ميكردم, لهجه جنوبي من بسيار كند بود و براي به دست آوردن " او " لازم بود كه به اصالت و اصالت خود برسد. هيچ وقت نگفتم كه گيج شدهام. من هميشه هويت خودم را بيشتر گيج ميكردم. فكر ميكنم در نهايت زماني هستيم كه مجبور نيستيم خودمان را آمريكايي يا هندي انتخاب كنيم. ما به طور دستهجمعي با حضور واقعي و رو به رشد هويتهاي تركيبي مواجه هستيم. ما هندي نيستيم! يا فرانكلين - آمريكاييها! حداقل اين چيزي است كه من به راحتي به آن نياز دارم. اين به اصطلاح " abcd " پديدهاي فرهنگي است. اصطلاحات, رفتارها, روشهايي وجود دارند كه اين هويت پيوندي به خود ميچسبد. اين يك شوخي بزرگ و بزرگ است كه در داخل يك شوخي ديگر با هم جمع شدهايم, اما به ندرت اتفاق ميافتد كه در ميان طرفداران مشهور سينگ - سينگ كه تجربه آمريكايي جنوب آسيا را با روشهاي ساده و ناقص انجام ميدهيم. غذا از كجا وارد ميشود? زندگي, فكر كردن, هنرپيشگي
در فضاي دياسپورا به اشتياق من به غذا و پخت و پز گسترش يافته است. غذا - آنچه مي خوريد و چگونه مي پزيد - براي من جدا از فرهنگ است. من در مدرسه آشپزي شركت كردم و به عنوان بخشي از پايان نامه خود ، تصميم گرفتم كه يك كتاب آشپزي بنويسم و آداب و رسوم آشپزي و ظرافت هاي جامعه خود را از طريق مصاحبه ها و جلسات آشپزي گروهي شرح دهم. اينجا بود كه من به يك معدن طلاي خوب ، همه چيز گير افتادم. ! داستانهايي كه شنيدم ، مهماني هاي آشپزي كه من برپا كردم ، ثابت شد كه طنز و بصيرت است زيرا دلهره بين نسل ها و فرهنگ ها با من صحبت مي كرد. فقط آنقدر وجود داشت كه مي دانستم مي خواهم بيشتر از يك كتاب آشپزي ايجاد كنم. من مي خواستم چيزي را ايجاد كنم كه با تجربه من صحبت كند ، تجربه اي كه احساس مي كردم بسياري از آنها مي توانند با آن ارتباط برقرار كنند. يك حلقه خود توليد شده بود كه در ذهنم دوباره پخش مي شد و در آنجا تصور مي كردم والدين يا دامادهايم (يا هر دو)!) گفتن چيزي مانند ، "شما مي خواهيد كميك بسازيد? در مورد نوزادان ، چرا نمي خواهيد به جاي آن مادربزرگ ها درست كنيد?!"چگونه تصميم گرفتيد Sketchy Desi را شروع كنيد? برخي از مضامين مورد علاقه شما براي پرداختن به چيست?من هرگز خودم را طنز يا هنرمندي خارج از قلمرو هنرهاي آشپزي نمي دانستم ، بنابراين وقتي تصميم گرفتم نقاشي ها را با داستان ها و دستور العمل هاي خود همگرايي كنم ، تصميم گرفتم يك هنرمند و طراح گرافيك پيدا كنم. من قصد داشتم نقشه هاي خود را از طريق نشان دادن كسي كه تصور مي كردم در آنجا قرار دهم ، اما آنها را مجدداً ترسيم كنم. با اين حال ، از طريق اين فرآيند بررسي هنرمندان ، ياد گرفتم كه از روند نقاشي لذت مي برم ، و مي خواستم از نقاشي هاي خودم استفاده كنم ، نه شخص ديگري!من با وي لادوا ، يك هنرمند فصلي و طراح گرافيك ارتباط برقرار كردم و او واقعاً مرا تشويق به استفاده از نقاشي هاي خودم كرد و واقعاً به من كمك كرد تا در آن فضا اعتماد به نفس داشته باشم. بنابراين اكنون من ترسيم و مي نويسم ، و Vee رنگ ، پالايش مي كند و كارهاي من را ديجيتالي مي كند! از آن زمان ، هرچند ، اين پروژه زندگي خود را به خود اختصاص داده است. هرچه بيشتر ترسيم و بنويسم ، الهام بيشتري براي ايجاد بيشتر خواهم داشت ، خواه اين قطعات كاملاً پشمي يا قطعات اجتماعي سنگين تر باشند. آي تي'
همه آنجا ، درون من ، خارش براي بيرون آمدن است. من مي گويم برخي از موارد مورد علاقه من براي طرح ريزي عبارتند از: سكسيسم ، سايه زني و خيلي بد-آنها خوب هستند ، به خصوص مواد غذايي هندي. Soni Satpathy-Singh تجربه آمريكاي جنوبي را با Sketchy DesiCourtesy Sketchy DesiWhat انجام مي دهد. پاسخ به كار شما بوده است? از خانواده ات? از خاله ها و عموها? از ديگر موارد?همسرم حامي شماره يك من و به روشي بسيار واقعي بوده است. او نقش مهمي در راه اندازي وب سايت من داشته است. شبهاي آخر من همانطور كه سعي كردم Sketchy Desi را واقعي كنم ، او هستم. مواقعي وجود داشت كه من از اين سؤال پرسيدم كه آيا من به اندازه كافي خنده دار هستم يا به اندازه كافي مرتبط هستم ، اما او هرگز به اين عقيده اعتقاد نداشت كه Sketchy Desi ممكن است فقط به چيزي روي آورد و اعتماد به نفس او نسبت به كاري كه انجام مي دهم بسيار عفوني است. بقيه خانواده ام? آنها پشتيباني بي پروا را ارائه داده اند ، و به نظر مي رسد تحت تأثير مشروعيت قرار گرفته اند ، كه بايد به شما بگويم ، مرا شگفت زده مي كند! براي همه صحبت هاي بزرگ و تند و زننده من ، بايد اعتراف كنم ، من از نحوه واكنش والدين و دامادهايم عصبي بودم. يك حلقه خود توليد شده بود كه در ذهنم دوباره پخش مي شد و در آنجا تصور مي كردم پدر و مادرم يا دامادهايم (يا هر دو)!) گفتن چيزي مانند ، "شما مي خواهيد كميك بسازيد? در مورد نوزادان ، چرا نمي خواهيد به جاي آن مادربزرگ درست كنيد?!"ساير خاله ها و عموها ، خوب ، (به معناي واقعي كلمه با صداي بلند مي خنديد) - من بررسي هاي مختصر كردم. من تعداد انگشت شماري گفته ام كه اگر بتوانم خيلي خوب ترسيم كنم ، چرا تصويري "خوب" از اين خداي هندو يا الهه بدون متن يا طنز ترسيم نمي كنم (مي دانيد ستون فقرات Sketchy Desi). هنوز ديگران واقعاً آن حلقه را كه قبلاً به آن اشاره كردم ، كلامي كرده اند. به طور كلي ، من به خصوص از خواسته هاي نسل من و جوان تر ، كه خواهان محتواي بيشتر هستند ، مثبت دريافت كرده ام!سوني Satpathy-Singh تجربه آمريكاي جنوبي آسيا را با Sketchy DesiCourtesy of Sketchy DesiDo به عهده مي گيرد. شما براي دختران و پسران جوان (يا نه چندان جوان) پيام داريد كه با فشار بيش از حد عمه / عمو روبرو هستند?فكر مي كنم قرار است
در مورد دنبال كردن شور و اشتياق خود كمي به شما پيغام ميدهد و ميگويد: "به تو، جامعه!" اما من آنقدر تكامليافته ايم كه بتوانم ادعا كنم فشار هنوز مرا از زمان به زمان باز نميكند. به شما خواهم گفت چه چيزي براي من كار كردهاست - به من كمك ميكند تا با خودم كنترل كنم و با افكار خودم بنشينم. به خصوص به عنوان يك زن، احساس ميكنم كه جامعه من اين ليست از shoulds را در قالب مسيرهايي براي دنبال كردن در حرفه، ازدواج، مادر شدن، و غيره دارد، در حالي كه به طور همزمان مانند يك vixen Bollywood و در حالي كه به سرم دست ميزنند و شكم خود را نوازش ميكنند، و يا شما چه چيزي داريد. بنابراين من هميشه با خودم چك ميكنم و ميپرسم كه آيا واقعا اين را ميخواهم؟ آيا اين براي من است يا اين براي آرام كردن مفهوم آنچه فكر ميكنم بايد باشم / انجام دهم؟ بعد چي؟ (و ما بيشتر در مورد vee Ladwa صحبت ميكنيم، "عالي، قهوهاي، مجرد، و او يك" مرد در تيم شما دارد كه سعي داريد در وب سايت خود عمه "عمه" را ببينيد)من يك خط كارتپستال كامل خواهم داشت كه به زودي خواهد آمد. من سال گذشته با ديوالي، هالو وين و كارتهاي كريسمس سال گذشته به عنوان يك بازي نرم، بيرون آمدم، بنابراين اكنون آماده هستم تا كارتهاي تبريك سال و كارتهاي تعطيلات را ارائه كنم. شما همچنين مطالب بيشتري را در سايت خواهيد ديد كه از the يك تابلو هم براي vee فراتر رفتهاست، خوب، من بايد او را از احساس گناه بيرون كنم! او به اين همه وقت و انرژي داده تا Sketchy را از زمين دور كند. ميترسيدم كه در زندگي عشقي او اختلال ايجاد كنم، بنابراين به او قول دادم كه وقتي اين مكان براي رفع گناه من ادامه يابد، ازدواج كنم. جالب است، ما پرس و جو كرده بوديم! خانمها، من هنوز در حال استفاده از برنامه هستم، خانمها، پس آن biodata را بفرستيد. Biodatas با كميك به جلو of rview نقلمكان كردند و براي وضوح و length.Like NBC در فيس بوك ويرايش شدند و ما را در توييتر دنبال كردند.
منبع