شاخص جديد سعادت ايالات متحده در سال 2020 به دور از "داستان دو شهر" نشان مي دهد كه ، در سطح شهرستان ، رونق آمريكا بهتر به عنوان داستان شهر بزرگ و شهر كوچك توصيف مي شود. در سراسر كشور ، شهرستانهاي شهري نسبت به همتايان روستايي خود سطح بالاتري از رفاه دارند. با اين حال ، تفاوت اصلي در ميزان رفاه نيست بلكه نوع رونق است در حالي كه به طور متوسط شهرستانهاي شهري عملكرد اقتصادي و رفاه اجتماعي بهتري دارند ، شهرستانهاي روستايي ايمن تر و داراي شبكه هاي اجتماعي قوي تري هستند. ساختار بدني يك شهر داراي مزاياي اقتصادي بسياري از جمله زيرساخت هاي حمل و نقل با كيفيت بالاتر ، تراكم بيشتر فرصت هاي شغلي و زيرساخت هاي ارتباطي پيشرفته تر و گسترده تر از راه دور است: 99٪ از افراد در مناطق شهري كه در اين شاخص مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته اند دسترسي دارند. سرعت اينترنت بيش از 100 مگابيت بر ثانيه ، در مقايسه با تنها 69٪ از مردم در مناطق روستايي. مزاياي ساختاري مناطق شهري باعث مي شود تا مشاغل بتوانند به عنوان يك آهنربا براي استعداد شروع و رشد كنند و به عنوان يك آهنربا عمل كنند و افراد بسيار تحصيل كرده اي را از سراسر كشور و سراسر جهان به خود جلب كنند. اين در سطح مهارت هاي بزرگسالان منعكس شده است ، به طوري كه درصد بزرگسالان داراي حداقل ليسانس در مناطق شهري دو برابر بيشتر از مناطق روستايي است. اين مزاياي ساختاري همچنين بدان معني است كه مناطق شهري تمايل به جذب جمعيت در سن كار بيشتر از انواع خاص اشتغال دارند ، در حالي كه مناطق روستايي بيشتر مورد توجه سالمندان است ، كه به نوعي به توضيح مشاركت بالاتر جامعه در خارج از شهرهاي بزرگ مي رود. ساكنان شهري به احتمال زياد كارگراني با دانش هستند كه در بخش مالي و بيمه يا خدمات حرفه اي ، علمي و فني مشغول به كار هستند - در حقيقت ، نسبت نيروي كار كه كارگر دانش هستند تقريباً سه برابر بيشتر از مناطق روستايي در شهرها است. نسبت كارگران دولت بسيار كمتر است. بين نسبت كار دانش ارتباط مستقيمي وجود دارد
ers در يك شهرستان و سطح رفاه كلي, و همبستگي كمي بين نسبت كارگران دولتي و رفاه وجود دارد.علاوه بر منافع اقتصادي, محيط شهري اساس مراقبت بهداشتي بهتر را فراهم ميكند - مردم عموماً به بيمارستانها و كلينيكها نزديكتر هستند. با اين حال, مشكلات سلامتي قابلتوجهي در ارتباط با تراكم بالاي جمعيت وجود دارد, همان طور كه ما شاهد اثرات مخرب آن بودهايم.علاوه بر اين, در حالي كه شهرها افراد مختلف را به هم ميرسانند, افزايش خلاقيت و ايجاد ايدههاي جديد, آنها همچنين نحوه تشكيل پيوندهاي اعتماد را تغيير ميدهند كه ميتواند به روابط شخصي بيشتر منجر شود.هر چند سطوح اعتماد نهادي و تحمل اجتماعي در شهرها بيشتر است, ميزان مشاركت شهروندي و اجتماعي, به ويژه ميزان زماني كه افراد در فعاليتهاي جامعه صرف ميكنند, كمتر است.علاوه بر حس روحيه جامعه, بسياري از آمريكاييها نيز به ماهيت زندگي در مناطق روستايي, مانند سطوح پايينتر جرم و كيفيت بهتر هوا ارج مينهند. ميزان سرقت به طور متوسط در مناطق روستايي پايينتر از مناطق شهري است و تعداد سالهاي عمر " از دست رفته " از دست رفتهاست.در حالي كه برخي تفاوتهاي كلي بين مناطق شهري و روستايي وجود دارد, روشن است كه هيچ يك از عوامل نميتواند يك راهحل رفاه و رفاه باشد.به عنوان مثال, كانتي شهري (نيويورك), با تراكم جمعيتي بيش از ۴۰۰ هزار نفر در هر مايل مربع, تقريباً به همان اندازه حاصلخيز است كه در هر مايل مربع مساحت دارد.به همين ترتيب, كاليفرنيا, كاليفرنيا. با تقريباً ۷۰ % از كاركنان خود در مشاغل دانشي, در ايالت آيووا, كه كمتر از ۸۰ % نيروي كار خود را در مشاغل معادل خود دارد, شكوفا شدهاست.اين شاخص نشان ميدهد كه هيچ راهي براي رفاه بيشتر وجود ندارد.نكته مهم هر ايالت و هر ايالت, استفاده از dat
يك شاخص براي درك نقاط قوت و ضعف منحصربفرد آنها, و توسعه راهبردها و پاسخهاي سياستي براي تقويت موسسات, ايجاد اقتصادهاي باز و بهبود تجربه زيسته شهروندان, افزايش رفاه براي همه آمريكاييها.شان فلاناگان رئيس مركز استانداردهاي سازمان بهداشت جهاني در لندن است. اين را برايش نوشت.
منبع